رمان جز از کل / استیو تولتز

داستان این کتاب، قصه یک پدر و پسر (جسپر و مارتین) است که هیچ شباهتی به هم ندارند. راوی داستان، جسپر است که در جست و جوی فلسفه زندگی و چیستی آن، سخنان و نوشته‌های فیلسوف مآبانه پدر خود را می‌خواند. جز از کل به معنای واقعی یک کمدی سیاه لذت بخش است. آثار تولتز با درون مایه فلسفی خود که با چاشنی طنز همراه‌اند، جذابیتی فوق العاده دارند که خواننده ناخواسته با خواندن آن ها، نه تنها لذتی وصف ناشدنی می‌برد، بلکه عمیقا به فکر فرو می‌رود و جاپای عمیق تفکر را در ذهن خود می‌یابد. به عقیده بسیاری از منتقدین، پاراگراف نخست "جز از کل"، از بهترین آغازهای آثار ادبی معاصر است: "هیچ وقت و هیچ کجا نمی شنوی که یک ورزشکار در یک حادثه وحشتناک حس بویایی‌اش را از دست بدهد و به دلایلی که این جهان هستی همیشه می‌خواهد به ما درسی بدهد و بعدا هم این درس‌ها به هیچ درد ما نمی خورد، خیلی عاقلانه‌تر است که یک ورزشکار پایش را از دست بدهد، یک فیلسوف عقلش را، یک نقاش چشمانش را، یک موسیقی‌دان گوش‌هایش را و یا یک آشپز هم، زبانش را. به اینها می‌شود گفت یک درس درست و حسابی. اما کائنات چه درسی به من داد؟ من آزادی‌ام را از دست داده‌ام و در یک زندان عجیب و غریب گرفتار شده‌ام...".